مسگري يكي از صنايع دستي قديم و زيباي ايران است . از شمش مسي براي تهيه ورق مسي بوسيله چكش كاري استفاده مي كنند . براي ساخت ظرفهاي كوچك از يك تكه مس استفاده و آنقدر آن را چكش كاري مي كنند تا شكل مورد نظر به دست آيد ظروف بزرگتر از دو يا چند ورق مسي ساخته مي شود .
محصولات عمده مس گري عبارتند از سيني هاي مختلف، ديگ ، تنگ، گلدان و ظروف ديگر .
يكي از هنرهاي دستي اصفهان كه از ديرباز در اين شهر رواج داشته، كاشيكاري است.
قديمي ترين كاشي هاي موجود در اصفهان كاشي هاي فيروزه اي رنگي است كه كتيبه هاي تاريخي مناره هاي دوران سلجوقي با آنها تزئين شده است. در قرن هشتم هجري تزئين بناها با كاشي ترقّي بسيار كرد و تا اواخر نيمه اول قرن دوازدهم هجري كه زمان انقراض صفويه است ادامه داشت.
به تدريج استفاده از كاشي با نقوش گل و بوته و مخصوصاً نوع خشت و هفت رنگ كه مخصوص مساجد بود، به منازل نيز راه يافت و استادان كاشيكار اصفهاني پا را از گل و بوته و اشكال هندسي فراتر نهاده و نقش انواع حيوانات و پرندگان را در كاخها و منازل مسكوني متداول كردند.
هنر كاشيكاري همچنان مورد استفاده هنرمندان اصفهاني بود. بطوري كه در بيشتر بناها كاربرد داشت. در حال حاضر كاشيكاري و كاشي سازي از هنرهاي دستي اصفهان است و اساتيد اين هنر مانند مرحوم مصّدق زاده وآقاي حسين مصّدق زاده و كارگاههاي متعدد كاشي سازي به توليد اين فراورده هنري مشغول هستند.
پژوهشهاي محققين براي اينكه به پديده اي به نام قلمدان در ايران باستان پي ببرند. راه به جائي نبرده است. و از وجود اين هنر در ادوار قبل از اسلام اطلاعي در دست نيست.
با ظهور اسلام، استفاده از قلمدان براي كارهاي تحريري معمول گشت و در مدرسه ها، مكتب خانه ها و مراجع ديواني مورد استفاده قرار گرفت.
در دوره سلجوقيان براثر حمايتي كه از شعراء و نويسندگان و دبيران به عمل آمد، هنر قلمدان سازي پيشرفت بسيار كرد. اين پيشرفت و ترقّي تا عصر تيموريان ادامه داشت.
بررسي هاي انجام شده بيانگر اين مطلب است.در عصر صفويه كه خوشنويسي به نهايت ترقي و تعالي رسيد هنر قلمدان سازي نيز به اوج رسيد و قلمدان هاي ساخته شده در اين عصر از گرانبهاترين و نفيس ترين ميراث هاي فرهنگي ايران به شمار مي رفت.
قلمدانهاي برجاي مانده از آن روزگار كه برخي گوهرنشان و طلاكوب و مرصّع هستند و بر بعضي نيز آيات قرآني نوشته شده است. زينت بخش موزه هاي ايران و ساير كشورهاي جهان مي باشند.
در دوره قاجاريه و زنديه نيز هنر قلمدان سازي مثل روزگار صفويان در اوج بود و قلمدانهاي ساخته شده در اين دوره نمايانگر هنر هنرمندان اصفهاني هستند.
از مشهورترين قلمدان سازان دوران صفويه و زنديه و قاجاريه مي توان محمد زمان نگارگر، حسن خداداد، محمد خداداد، سميرمي، محمدصادق امامي اصفهاني، كاظم بن نجفقلي، عبدالرحيم اصفهاني و آقا نجف قلمدان را نام برد.
اگر چه در حال حاضر قلمدان مانند گذشته مورد استفاده قرار نمي گيرد اما علاقمندان به هنرهاي اسلامي ايراني كماكان از اين فراورده هنري استقبال كرده و خواهان و طالب آن هستند.
ايرانيان باستان كه از فرهنگ و تمدني پربار و غني برخوردار بودهاند، دستآوردهاي فرهنگي و هنري خود را در طول قرن و اعصار به صورتهاي مختلف در دامنة وسيع قلمرو خود كه وسعتي چندين برابر ايران كنوني داشت، گسترانيدهاند. از جمله آن هنرهاي ارزنده، هنر گويا و ارزشمند نقاشي است. نقاشي از دير زمان بيانگر زبان و تمنيات بشر اوليه بوده است و بشر پس از صوت، جهت بيان مقاصد خود از نقاشي استفاده ميكرده است. مثلاً خط تصويري و هرگوليف كه وسيلهاي براي بيان مقاصد بودهاند كه نشاندهندة اهميت و ارزش والاي هنر نقاشي هستند. كاوشهاي علمي و باستانشناسي در ايران نشان ميدهد كه نقاشي در اين سرزمين چه بر روي اشياء و ظروف و چه در بدنة كوهها و در زمانهاي بعد بر ديوارهاي عمارتها و اطاقهاي سربسته، از چه زماني و با چه كيفيت مطلوبي معمول بوده و از ايران به كدام كشورها راه يافته است.
علاوه بر نقوشي كه در زمان هخامنشيان و قبل از آن بر روي ظروف و اشياء عتيقه و بر بدنة كوهها بجا مانده، كاوشگران و باستانشناسان مقدار زيادي اشياء زينتي و قيمتي از قعر خاك درآوردهاند كه همه آنها مانند نقوش اصيل تخت جمشيد يا مراكز ديگر، حاكي از تمدن درخشان ايران زمين بوده و هر كدام از آن اشياء، زينتبخش يكي از موزههاي معروف جهان است. آنچه به صورت مدوّن و روي كاغذ و اشياء ديگر به تصوير كشيده شده و در دنياي امروز موجود و در موزهها حفظ شده آثار نقاشي بزرگ مرد هنرمند ايراني، «ماني» و اوراق گرانبها و زيباي كتاب معروف «ارژنگ» است كه از آن به عنوان تبليغات نظري مذهبي استفاده ميشده است. اين كتاب در حال حاضر در خزائن غزنين موجود است. استاد ابوالقاسم فردوسي نيز در شاهنامه دربارة آن فرموده:
بيامد يكي مرد گويا ز چين كه چون او مصوّر نبيند زمين
ماني فرزند «فاتحك» از نجباي ايران و مادرش به روايتي از خاندان پادشاهان ساساني بود. ماني در سال 215 ميلادي متولد شد و فرقة مذهبي مانويه را به وجود آورد. او نقاشي را از معجزات خود و وسيله نشر و دعوت قرار داده بود. ماني در سال 275 ميلادي به وسيلة روحانيون زرتشتي محاكمه و محكوم و سپس زنداني گرديد و در زندان درگذشت. بعضي روايات حاكي از آن است كه سرش را بريدند و كاه در پوستش ريختند و به يكي از دروازههاي جنديشاپور آويزانش كردند.
در حفاريهاي «تورفان» و «خوچو» آثاري از نقاشيهاي مانويان به دست آمده است. يكي از آنها صورت مرد بزرگي را نشان ميدهد كه شبيه به خود ماني است. هالهاي از نور به شكل قرص خورشيد پشت سر او است و به هيئت مغولي تصوير شده است. بنابر قول «كومون» نقاشي و مينياتور را مانويان از كشور ساسانيان به تركستان منتقل نمودند. مورخين، كتاب نقاشي بزرگي را در استخر فارس مشاهده كردهاند كه داراي تصاويري از شاهان ساساني بوده و با نوعي از رنگهاي طلايي و نقرهاي و محلول گردِ مس بر روي برگهاي بسيار نازك نقاشي شده است. دين ماني به نقاط مختلفي از جهان نفوذ كرد تا آنجايي كه مؤسس مذهب كاتوليك و پدر كليساي روم، مدت 9 سال پيرو آيين ماني بود. به همين مناسبت هنر نقاشي و موسيقي، به همراه دين ماني به مغولستان و تركستان و چين راه يافت و پس از مدتي با تغييراتي دوباره به ايران بازگشت.
دو تن از باستانشناسان فرانسوي به نامهاي «گدار» و «هاكن» طي كاوشهاي خود در نواحي شرقي ايران، يك نقاشي روي ديوار كشف كردند كه 12 متر طول و 4 متر عرض داشته و يك شاهزادة ساساني را بر روي تخت، در ميان درباريان خود نشان ميداده است. «آميانوس» مورخ قرن چهارم رومي مينويسد: «ما آثار نقاشي از جشنها و بادهنوشيها و شكارگاههاي ايراني زياد ديدهايم.» تصوير نور ايزدي به صورت هاله، كه علامت مشخص پيامبران و امامان است، ابتكار ايرانيان باستان ميباشد.
يكي از نقاشيهاي مينياتور ايران، تصوير مرد مارگزيدهاي است كه پزشك نامدار، جالينوس به معالجة او پرداخته است. همچنين در «التفهيم» ابوريحان بيروني، تصويري از آدم و حوا يا به قول ايرانيان قديم، «مشي» و «مشيانه» وجود داشته كه جنبة مذهبي دارد و تصويري نيز از حضرت رسول(ص) در كنار ابوبكر پس از ترك مكه و مهاجرت به مدينه وجود دارد. يكي از خلفاي اموي نيز كاخ كوچكي در بيابان شام ساخت كه سقف آن را با نقوش زيبا مزيّن ساخته بود و خلفاي عباسي نيز كاخهاي خود را در سامرة با نقش و نگارهاي رنگارنگ زينت ميدادند.
فرهنگ ها و كتب لغت معناي منبت را نقش برجسته و كنده كاري روي چوب تعريف مي كنند. نقاشان و معماران نيز نقشي را كه اندكي از زمينه خود بلندتر باشد منبّت مي گويند.
با توجه به شواهد تاريخي و پژوهش هاي محققين، سابقه منبّت كاري در ايران به قبل از دوران هخامنشيان مي رسد. پس از آن در عصر هخامنشيان و ساسانيان نيز اين هنر جايگاه مهمي داشته است.
با ظهور اسلام و گسترش اين دين در ايران هنرمندان منبّت كار همچون ساير هنروران سعي و كوشش خود را به تزئين و زيباسازي اماكن مقدس و مذهبي معطوف كردند.
از اين زمان نيز منبّت كاران از نقوش موجودات زنده در آثار خود استفاده كردند. با فرا رسيدن روزگار صفويه منبّت نيز مانند ساير هنرهاي دستي روي به شكوفائي نهاد.
اگر چه منبّت كاري در روزگار صفويه در اصفهان رونق گرفت اما در عصر قاجار پيشرفت بيشتري كرد زيرا در اين دوره است كه مبل و صندلي به خانه ها راه مي يابد. به نوشته مولف كتاب "گنج پنهان" از دوران قاجار مبل هائي برجاي مانده كه به شيوه ايراني كنده كاري شده اند و آنها را مبل سبك قاجار مي نامند.
در حال حاضر با ساخته شدن خانه هاي جديد و نفوذ تمدن غرب منبّت با چاقو انجام نمي شود بلكه ابزارهائي كه مورد استفاده منبت كاران قرار مي گيرد بيشتر خارجي هستند.
با آنكه امروز منبّت اصفهان به صورت اصيل و اوليه ساخته نمي شود اما هنرمندان اصفهاني كماكان با طرحهاي بسيار زيبايشان آثار بسيار جالبي بر روي چوب بوجود مي آورند. از اساتيد معروف اين رشته مي توان استاد عبدالله باقري، استاد يعقوب جابري، استاد ابراهيم دالوند و استاد كمال مسائلي را نام برد.
مهمترين استاداني كه براي اولين بار در اصفهان با منبّت جديد يا فرنگي اقدام به ساخت مبل هاي استيل و ساير اشياء كردند: استاد احد صنيعي، موسي آقايان، اكبريان، قلمزن و ... مي باشند.