آسياب كه نام ديگر آن طاحونه ميباشد، در نقاط مختلف جهان به صورتهاي متفاوتي وجود دارد و براي آرد كردن گندم و غلات ديگر جهت نان پختن و مصارف مختلف از آن استفاده ميشود. ريشة اين كلمة «آسِ» ميباشد كه اگر با آب بچرخد آن را آسياب (آس + آب) ميگويند و بدين قياس چنانچه با باد بچرخد بايد به آن «آسِ باد» گفته شود. نوع دستي آن در منازل، با قطع كوچكتر وجود دارد دو سنگ مسطح است كه بر روي هم قرار ميگيرند. دستهاي به سنگ رويين متّصل است كه با دست چرخانده ميشوند و نام اين نوع آسياب، دستاس (دست + آس) است كه بدان «آردچي» و «آرچي» نيز ميگويند. با اينهمه، جز در مورد اخير، اين وسيله با هر چه بچرخد، آن را آسياب ميگويند. ساختمان آسياب: آسياب از دو قسمت مجزّا تشكيل شده: 1- قسمت خارجي: كه شامل آبگير و چرخ و پرههاي آسياب است. اين قسمت آسياب در فضاي آزاد و كنار نهر آب قرار دارد. بدين صورت كه از نهر، شاخهاي جدا كرده آب را در يك كانال شيبدار جاري ميسازند و محور و چرخهاي آسياب را طوري در مسير جريان آب قرار ميدهند كه آب، بر چرها مسلّط بوده و مانند آبشاري كم ارتفاع بر روي پرههاي چوبي آسياب بريزد و آن را به چرخش درآورد. اين پرهها نيز محور را به چرخش در ميآورند. محور هم به سنگ رويين آسياب، متصل است كه روي سنگ زيرين ميچرخد. و دانههاي گندم كه به وسيلة يك ناودان، ميان دو سنگ مذكور ميريزند، بر اثر همين سايش و اصطكاك دو سنگ، خرد و نرم شده، به آرد تبديل ميشوند. شاعر به همين امر نظر دارد كه ميگويد: مرد بايد كه در كشاكش دهر سنگ زيرين آسيا باشد اطراف اين كانال آبشار مانند و چرخهاي چوبي آسياب، فضاي تماشايي و زيبايي پديد ميآمد كه صاحبان آسياب با كاشتن درختان بيد و چنار، گردشگاه كوچك و خنكي جهت استراحت مردم تهيه ميكردند و فوران آب بر اثر چرخش پرههاي آسياب به خنكي و زيبايي اين امكان ميافزود. 2- ساختمان داخلي يا كارخانة آسياب: در اين محل چند اتاق ساخته شده، يكي جهت استراحت آسيابان كه مسؤول آسياب است و ديگري جهت انبار گندمهايي كه بايد آرد شود، اتاق سوم جهت انباركردن آرد و بالاخره مخزني كه از سطح زمين بالاتر قرار گرفته و گندمها را در آن ميريزند تا به وسيلة ناوداني كه در پايين ان مخزن قرار دارد، در سوراخي كه روي سنگ متحرّك و مدوّر بزرگ بالايي ايجاد شده، بريزد و از آنجا بر روي سنگ زيرين آسيا ريخته شود كه ثابت است و به همان اندازة سنگ بالايي است. گندمها ميان اين دو سنگ نرم شده و به صورت آرد در ميآيند. در قسمت پايينتر از سطح كارخانه، مخزن ديگري به نام «كَته» ساخته شده كه آردهاي آماده، از لابلاي دو سنگ آسياب به وسيله ناودان دوم درون آن مخزن ريخته و انبار ميشوند. در قديم هر كس وارد اين كارخانهها يا به قولي آسيابها ميشد، آردهاي معلق در فضا به سر و رويش مينشست و گردآلود ميشد كه به خصوص موهاي سياه او سپيد ميگشت و مَثَل معروف «ما اين موها را در آسياب سفيد نكردهايم» از آنجا ناشي شده است. همچنين مردم كيسههاي گندم را براي آرد كردن به آسياب ميبردند، كه معمولاً گندمهاي مردم به خصوص گندمهاي نامرغوب و مرغوب، با هم مخلوط ميشد و گاهي آردهاي خوب نصيب كسي ميشد كه گندم نامرغوب تحويل داده بود و به عكس. در اينجا صاحبان گندم اعتراض ميكردند و آسيابان هميشه جوابي آماده داشت و ميگفت: «اشتباه شده است.» كه مَثَل معروف «اشتباه را آسيابان ميكند» نيز از همين جا پديد آمده است. 1- آسياب چهار سنگ شيخ يوسف 2- آسياب چهار سنگ تپه اشرف واقع در نزديك پل شهرستان 3- آسياب عليخانيان 4- آسياب حسن حاج عليشاه واقع در خيابان مشتاق 5- آسياب حسينزاده كه كمي بالاتر از آسياب حاج عليشاه قرار داشته است. 6- آسياب معروف حسين واقع در بالاي خيابان مشتاق 7- آسياب كلانتر كه شهرت داشته و با دو سنگ كار ميكرده است. 8- آسياب نازستان 9- آسياب دروازه شيراز كه تا چندين سال پيش وجود داشت10- آسيابِ خان، كه در اصفهان معروف بوده است. 11- آسيابِ حاج رسولِ روغني، اين اسياب در منطقة ناژوان قرار داشته و داراي چهار سنگ بوده است. 12- آسياب نعمتالله عظيمي كه آن هم در ناحية ناژوان قرار داشته و داراي دو سنگ بوده 13- آسيابِ خان كه داراي سه سنگ بوده و در نزديكي پاركِ پل وحيد كنوي قرار داشته است. 14- آسياب باغ پلاسون كه دنبالة بيشة خليفهگري ارامنه جلفا در حد فاصل بين خيابان نظر و پارك بوده است. 15- آسياب ارامنه جلفا واقع در نزديكي شكرچيان جلفا 16- آسياب هزار جريب كه متعلق به محمدآقا ضرابي بوده و در دروازهشيراز، نزديك كارخانة پپسي كولاي كنوني قرار داشته است. 17- آسياب حاج مصطفي كه در انتهاي خيابان حكيم نظامي و ابتداي محلّة حسينآباد قرار داشته و متعلق به حاج مصطفي حسينآبادي بوده است. 18- آسياب محمود يخي كه در دستگرد خيار بوده و آخرين مالك آن محمود يخي بوده است. 19- آسياب آقا كه آنهم در حومه اصفهان و در فلاورجان قرار داشته و داراي دو سنگ بوده است. 20- آسياب علي آردي كه در پيربكران قرار داشته و داراي دو سنگ بوده است. 21- و آسياب فهامي واقع در مارنان كه ابتدا آبي و در حال حاضر ماشيني شده است. ضمناً در بسياري از خيابانهاي اصفهان كوچههايي به نام كوچة آسياب وجود دارد كه هر كدام از آنها محل يك آسياب بوده است و فقط نامي از آن مانده است. اينها نمونهاي از آسيابهاي متعدّد اصفهان بوده كه حتي يك باب از آنها باقي نمانده است. همة آنها خراب شده و به خيابان و خانه و پارك تبديل شدهاند و به جاي آن از كارخانههاي معظم برقي كه كارآيي قابل توجّهي دارند استفاده ميشود. |