در ايران بعد از اسلام سقاخانه و سنگاب و هر وسيلة ديگري كه مردم تشنه را سيراب نمايد، تقدّس داشته است. مردم خيرانديش ابتدا ظروف پر آب را روي زمين و در هواي آزاد و ساية درختان كهن و طاقنماها قرار ميدادند تا تشنگان آبي بنوشند و سيراب شوند. تشنگان نيز، بعد از سيراب شدن سلامي بر حسينابن علي(ع) و اهل بيت او – كه در كربلا آب را به روي آنها بسته و آنها را با لب تشنه شهيد كرده بودند – ميفرستادند. اما كمكم محلّي به نام سقاخانه ساخته شد، كه عبارت بود از اتاقي كوچك كه در وسط آن مخزني از آب قرار داشت. اطراف آن براي جلب توجه يا نذورات مردم، شمع روشن ميكردند. در قسمت ديگر سقاخانه چاه آب، با چرخه چي (چرخ چاه يا دولاب) و دلو و طنابي جهت پركردن مخزن آب بود. روي ديوار بعضي از سقاخانهها تمثال ائمه به خصوص حضرت ابوالفضل(ع)، در حال آوردن آب از فرات و جنگ با اشقيا به تصوير كشيده ميشد. در بعضي سقاخانههاي بزرگ و معروف، مرد سقا كه حكم متولي سقاخانه را داشت، با عبايي بر دوش و قبايي به تن و شال سبزي بر كمر و عرقچين سبز بر سر و تسبيحي در دست، در كنار سقاخانه ميايستاد و براي مردم كه به منظور نوشيدن آب به سقاخانه ميآمدند شمع روشن ميكرد. معتقدين نيز تكه پارچهاي به پنجرههاي مشبك سقاخانه گره ميزدند تا دعايشان مستجاب و مشكلشان حل شود. مرد سقا، گاهي روضه هم ميخواند و عدهاي هم گريه ميكردند و مرد سقا در ازاء اين كار مبالغي دريافت ميداشت. ظرفي كه در سقاخانهها به عنوان آبخوري براي نوشيدن آب استفاده ميشد، يك كاسة نسبتاً پهنِ لبهدار برنجي بود كه در وسط آن يك دست كوچك نصب شد بود. روي انگشتهاي دست و در كنار كاسه برنجي ادعيهاي حك شده بود. دستِ وسط كاسه، يادآور دست حضرت ابوالفضل (ع) بود كه در كربلا و هنگام آب آوردن براي اطفال امام حسين(ع) و يارانش قطع گرديده و سمبل تقدّس و فداكاري است. فروشندگان دورهگردي هم در كوچه و بازار با مشك پرآبي زير بغل و كاسه سقّايي به دست، آب ميفروختند. بسياري از مغازهدارها يا صاحبان منازل در روزهاي گرم تابستان ظرف آبي را كه از قالبهاي يخ پر شده بود، جلو منزل يا مغازه خود ميگذاشتند تا رهگذران تشنه، از آن بنوشند و واقف را با دعا، به ثوابي برسانند. ظروف اين سقاخانهها با زنجيري به مخزن متّصل شده بود. در شبهاي جمعه تعداد اين سقاخانهها بيشتر ميشد زيرا معتقد بودند شب جمعه هر كار خيري ثواب بيشتري دارد. در بعضي شهرستانهاي كويري و يا شهرهايي كه منابع زيرزميني آب آن بسيار عميق است و نميتوانند از چاه استفاده نمايند. آب انبارهايي ميساختند كه آن را در فصل زمستان از آب باران و در مواقع ديگر از آب ماديها و جويها و قنوات و چاههايي كه با تلمبه يا موتور پمپ كار ميكرده، پر ميكردند و مردم از آن استفاده مينمودند. تا چندين سال قبل در تهران هر خانه براي خود آب انباري داشته كه با وضع نامطلوب و غير بهداشتي، هر چند گاه يك بار پر ميشد و به مصرف روزانه ميرسيد. اين آب انبارها عموماً آلوده و مركز ميكرب و كرم بود. پس از آنكه لولهكشي آب تهران به پايان رسيد مردم از اين مصيبت عظيم آسوده شدند. از زمان صفويه در بناها و مساجد معظم و مهم و متعدّدي كه ساخته ميشد سنگابهاي زيبايي به شكل كاسة كعبدار بزرگي تعبيه ميشد كه هم ارتفاع و هم قطر بعضي از آنها بيش از يك متر بوده است. سنگابها از سنگهاي حجاري شدهاي ساخته ميشد كه نقوش و اشعار با مسما و زيبايي روي آن نقش بسته بود. اين سنگابهاي هنري و زيبا پر از آب زلال و خنك بود. و هر نمازگزار و تازهواردي را سيراب مينمود. كاسة فلزي كوچكي كه نقوش و خطوط زيبايي بر آن نقش بسته بود، روي سنگاب قرار داشت. روي اكثر سنگابها با خط خوش اين مصرع به چشم ميخورد: «آبي بنوش و لعنت حق بر يزيد كن.» اگرچه به علت بهداشتي نبودن سنگابها و لولهكشي آب، بيشتر سنگابها از بين رفته ولي هنوز تعدادي از آنها باقي است. از جمله: سنگاب مسجد سيّد: اين سنگاب زيبا مربوط به دوران فتحعلي شاه قاجار است و بر روي آن كتيبهاي جامع و مفصّل نوشته شده است. سنگاب مسجد رحيم خان: اين سنگاب كه از سنگ يكپارچه ساخته شده در ايوان جنوبي مسجد مذكور قرار دارد و كتيبهاي با خط خوش نستعليق روي آن نقش بته است. سنگاب مسجد آقا ميرزا هاشم: اين مسجد در چهارسوق شيرازيها واقع است. سنگاب آن داراي كتيبهاي با خط خوش نستعليق است و اين شعر بر روي آن نوشته سده است: «آب در كرب و بلا اي قوم بد اختر نبود؟ يا حسين تشنه لب فرزند پيغمبر نبود؟» سنگاب سردر مقبره مجلسي:سنگاب زيبايي است و كتيبهاي دارد كه نام واقف آن– آقا ذوالفقار ولد آقا نصير– روي آن حكاكي شده و مربوط به سنه 1093 هـ.ق است. سنگاب مسجد جامع: سنگاب ديگري مجاور بقعة مجلسي وجود داشته كه بر اثر مرور زمان و بيتوجّهي نيمي از آن شكسته است. قطر دهانة اين سنگاب بزرگ و منقوش 15/1 متر ميباشد و اين سه مصرع شعر در بدنه سنگاب با خط ثلث به چشم ميخورد: كرد وقف شاه مظلومان حسين ابن علي هر كه نوشد آب گويد لعن بر ابن زياد شد تمام اين جام در عهد شه ايران صفي سنگاب بقعة درب امام: اين سنگاب زيبا داراي كتيبهاي است به خط نستعليق كه واقفِ آن را ورثه حاج حيدر ذكر كرده است او اين سنگاب را وقف امام حسين(ع) نموده و تاريخ آن سال 1117 هـ . ق معيّن شده است. سنگاب تالار تيموري: تالار تيموري كه پيش از انقلاب باشگاه افسران و فعلاً موزة آثار طبيعي است، در جنوب خيابان سپه قرار دارد. سنگاب نفيسي زينت بخش يكي از باغچههاي آن است كه اين اشعار با خط نستعليق روي آن حكاكي شده است: يافـت توفيــق ز رب متعــال باغبــان شــه داريــن كمــال كــرد آراسته جامـي ز رخـام كه شود بهرهور از كوثر و جام تا خورد آب از آن تشنه لبــي گـردد آمــرزش آن را سببــي «باغبان» گشت سنة جام كمال چــون شــد از آب بقـا مالامال سنگاب مسجد محلّه نو: اين سنگاب در سال 1276 هـ . ق وقف مسجد گرديده و در كتيبه آن نوشته شده است: «عمل حسين فرزند رضا». سنگاب مسجد قتيبه: اين سنگاب زيبا در مسجد قتيبه، در خيابان شاه واقع است و اين شعر با خط نستعليق روي بدنة آن نوشته شده است: از ره احسان نمود وقف به دوران دختــر باقــر ز ساكنيــن صفاهان وقف ابوالفضـل كــرد سنگابــي تا كه شود سر فراز حضرت سبحان هر كه خورد آب خوشگوار، نمايد لعـن فراوان بــه قاتــلان شهيــدان سنگابهاي امام زاده اسماعيل: در اين امام زاده دو سنگاب نفيس وجود دارد كه اطراف آن با كاشي هاي هفترنگ ساخته و تزئين شده و در كتيبة آن نام «شاهپري» بنت حاج ميرزا علي گزي و سنة 1049 هجري به چشم ميخورد. اين كتيبه، برجسته و به خط ثلث است. سنگابها هر دو از ريك ساخته شده و يكپارچه هستند.اما بر اثر حوادث طبيعي و يورش بيگانگان ترك خوردهاند كه بعدها تعمير شدهاند. سنگاب مسجد حكيم: مسجد حكيم از مساجد معظم اصفهان و گنجينهاي از آثار خطوط اسلامي است، اين مسجد داراي سنگابهاي زيبا و قابل توجهّي است كه يكي از آنها را حاجي نصرت – از خواجههاي حرم شاه عباس صفوي – وقف نموده كه اشعاري هم بر روي آن نقش بسته است. سنگاب ديگر را شخصي به نام آقا رحيم وقف حضرت امام حسين(ع) نموده است. سنگابهاي مدرسة ميرزا حسين: اين مدرسه در بيدآباد واقع شده و سنگاب آن را شخصي به نام حاج محمدكاظم وقف نموده. در كتيبه آن مشخص شده كه ساخت آن عمل استاد محمدحسين، فرزند استاد محمد حجار بوده و در سنه 1275 شمسي ساخته شده است. سنگابهاي مدرسه چهارباغ: در مدرسه چهارباغ دو سنگاب نفيس و بسيار زيبا وجود دارد. يكي در مقابل ايوان جنوبي قرار گرفته كه بسيار زيبا و قديمي است و از كتيبه آن چنين بر ميآيد كه از جاي ديگر به اين محل انتقال داده شده است. سنگاب ديگر كه از نفاست و زيبايي هنرمندانهاي برخوردار است، در وسط سرسرا و پشت در ورودي قرار دارد. اين سنگاب كتيبهاي به خط خوش نستعليق دارد كه شامل صلوات بر چهارده معصوم ميباشد. تاريخ آن 1110 هـ .ق و سازنده آن محمدطاهر مشخص شده است. سنگاب مسجد خوزان: قصبه خوزان در سِدِه اصفهان قرار دارد كه يكي از سه دهي است كه سده را تشكيل ميدهند. اين قصبه داراي مسجد معظمي است كه سنگاب زيبايي در آن ساخته شده و تنها كتيبة مسجد نيز روي سنگاب آن نقش بسته كه نام واقف را حاجي حيدر و تاريخ آن را 1108 هـ .ق قيد كرده است. سنگاب مدرسه صدر: اين سنگاب نفيس را حاجي محمد ابراهيم در سنه 1275 وقف اباعبدالله حسين(ع) نموده و با خط خوش نستعليق اين بيت را بر روي آن نقش كردهاند: مينوش آب و لعنت حق بر يزيد كن جان را فداي مرقد شاه شهيد كن سنگابهاي مسجد امام : در اين مسجد بينظير چندين سنگاب نفيس از سنگ مرمر و سنگهاي يكپارچة ديگر به چشم ميخورد. در بين سنگابهاي آنجا سنگاب سرسراي مدخل و سنگاب چهلستون مسجد واقع در مغرب گنبد بزرگ و سنگابهاي مرمر واقع در وسط گنبدهاي شرقي و غربي و سنگاب واقع در چهلستون غربي گنبد از همه سنگابها نفيستر و بزرگتر است. يكي از آن سنگابها داراي كتيبهاي بسيار زيبا با خط نستعليق است كه اشعار زير بر روي آن نقش بسته است و مصرع دوم آخرين بيت مادة تاريخ سنگاب است. چون به فرمـان سليمان زمان شاه جهان آنكه باشد فلكش از مه نو حلقه به گوش شاه جم جـــام كــز آوازة آب تيغــش شد به كانون جهان آتش بيداد خمــوش گشت در مسجد شاه اين قدح آب تمــام كه ز هم چشمي او جام جم آمد به خروش چــون به ياد شهدا آب خوري ميگويـد لب باز قدح او كه به جــان بادت نــوش فكر سامي پي تاريخ به هر سو ميگشت گفتمش زمزمي از كعبه ثانـي زده جوش علاوه بر سنگابهاي فوق بسياري از سنگابهاي نفيس ديگر نيز در اصفهان بوده كه بر اثر بيتوجهي و يا هجوم بيگانگان از بين رفته است. |