معرفی وبلاگ
ندانم که این مرز مینو سرشت که گویی بهشت است از زرع و کشت کدامین بر و بوم ارزنده است که طنازی او برازنده است عروس طبیعت بت دلستان که پوشیده پیراهن پرنیان بود اصفهان، اصفهان، اصفهان، که بی او صفایی ندارد جهان بود اصفهان جلوه ای از بهشت بویژه به هنگام اردی بهشت مگو اصفهان است نصف جهان نیرز جهان هیچ بی اصفهان بود اصفهان قلب ایران زمین بود اصفهان به ز ما چین و چین
دسته
شاهنامه
گروه اصفهان شناسي زنده رو د
دانلود كتاب
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 137793
تعداد نوشته ها : 82
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

شهر اصفهان از روزگاران كهن تا كنون به نامهاي: آپادانا، آصف‌هان، اسباهان، اسبهان، اسپاتنا، اسپادنا، اسپاهان، آسپدان، اسپدانه، اسپهان، اسپينر، اسفاهان، اسفهان، اصباهان، اصبهان، اصپدانه، اصفاهان، اصفهان، اصفهانك، انزان، بسفاهان، پارتاك، پارك، پاري، پاريتاكن، پرتيكان، جي، داراليهودي، رشورجي، سپاهان، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابيان، گابيه، گبي، گي، نصف جهان و يهوديه سرشناس بوده‌است.

بيشتر نويسندگان بر اين باورند كه چون اين ناحيه پيش از اسلام، به ويژه در دوران ساسانيان، مركز گردآمدن سپاه بود و سپاهيان مناطق جنوبي ايران، مانند: بختياري، خوزستان، كرمان، فارس، سيستان و... در اين ناحيه گرد آمده و به سوي محل نبرد حركت مي‌كردند، آنجا را «اسپهان» گفته، سپس عربي شده و به صورت «اصفهان» درآمده‌است.

اين شهر داراي واژگان كهنتري است كه با نام كنوني آن، هيچ گونه پيوندي ندارد، مانند :انزان، گابيان، گابيه، جي، گبي، گي، گابا.

ياقوت حموي، مي‌نويسد : «اصفهان يا اسپهان از كليه اسباه است كه به معني سپاه و سگ مي‌باشد.»

استاد پورداود، مي‌گويد : «ارزش اين وجه اشتقاق فقط در اين است كه مي‌رساند در لهجه قديم اصفهاني، اسباه به معني سگ نيز بوده‌است» پورداود يادآور شده‌است كه بطلميوس، جغرافيانگار سده دوم ميلادي، نام اين شهر را «اسپدان» نگاشته، سپس مي‌گويد واژه اصفهان روي اسپاهان قرار گرفته كه خود شامل سپاه به معني ارتش و هان اسم مكان، يعني جاي سپاه است.

نويسنده كتاب حدودالعالم از اين شهر به نام «سپاهان» ياد كرده، مي‌گويد : «سپاهان شهري عظيم است و آن دو شهر است : يكي را جهودان خوانند و يكي را شهرستان و در هر دو منبر نهاده‌اند...»

محمد حسين بن خلف تبريزي، درباره نام اصفهان، نوشته‌است : «اصباهان، معرب اسپاهان است و آن شهري است مشهور در عراق و نام اصلي او اين است. و نام مقامي است از جمله دوازده مقام موسيقي و آن را اصفهانك نيز خوانند.»

در كتيبه‌هاي پارسي هخامنشي، انزان شامل ناحيه اصفهان وبختياري بوده و پيش از كورش، مركز قدرت هخامنشيان در اين ناحيه بوده و پس از كورش انزان به گابيان تبديل يافته و استرابن هم آن را به همين نام خوانده‌است و گابيان رفته رفته به جي تغيير يافت.

هرتسفلد نگاشته‌است : اصفهان نام بلوكي از ولايت پريت كان و نام شهر «گبي» بوده‌است. گبي بعدها «گي» و سپس عربي شد و به «جي» تبديل يافت.

در سده ۲ ميلادي، نام گبي و اسپدانا در نقشه بطلميوس ديده مي‌شود. وي «اسپدانا»ي پارسي زمان هخامنشي را از كتاب ارتستنس، مدير كتابخانه اسكندر مقدوني برداشته بود. در يك نقشه جهان نما كه ۱۰۰ سال پيش از بطلميوس ترسيم شده‌است، اين نام به صورت ساساني «سپانه» يعني سپاهان نگاشته شده و معني آن، جاي لشكريان است.

اسكندر مقدوني هنگام دنبال كردن داريوش هخامنشي به پارتاك يا پارك ياگي آمد و آن را گشود و اكسازر را كه والي شوش بود به حكومت پارتاك گمارد. تاريخ نگاران پيشين، پارتاك را پاريتاكن ناميده‌اند كه به پارسي آن روزي پرتيكان مي‌گفتند و امروز فريدن مي‌خوانند. پرتيكان به تمامي ناحيه اصفهان اطلاق مي‌شده‌است.

دسته ها : تاريخ اصفهان
1390/10/4 9:38 صبح
Susa Web Tools

Susa Web Tools


ساعت فلش


Pichak go Up
تماس با ما

کد تماس با ما


مترجم سايت

مترجم سايت

جاوا اسكريپت

X